الاغ خوب و نازنين- جشن پنج ماهگي
جشن پنج ماهگي
تو جشن 5 ماهگي مهساسادات بابايم باز هم غافلگيرمون كرد و واسه مهساسادات كيك و شمع موزیکال گرفت .
خيلي جالب بود . وقتي روشنش كرديم فشفشش روشن شدو گلبرگ هاش باز شد و شروع به چرخيدن كرد و موزيك مي زد .
مهساسادات خوشحال و متعجب فقط به شمع نگاه مي كرد .
مهساسادات:
دلم مي خواست سوار الاغه بشم .
در گوشش باهاش حرف زدم تا باهام دوست بشه ولي فايده نداشت كه نداشت
داشت فرار مي كرد ،منم عبصاني شدم و خواستم ادبش كنم و شالاپ زدم تو گوشش
نمي دونم چرا عروسكام همش از دستم فرار مي كنن
هورا هورا بالاخره سوارش شدم
حالا منو و الاغم با هم دوستيم
دوشنبه 90/10/12 پنج ماه تمام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی