مهساسادات : امروز مامايم و بابايم واسم يه لباس خريدن كه با لباسايي كه تا حالا مي پوشيدم كلي فرق داره لباسم تورتوريه ،سفيده ، دامنش پفيه ، خلاصه خيلي قشنگه ، دوسش دارم فكر كنم اين لباسو واسه عروسي خاله مليحه واسم خريدن اما طاقت نداشتم تا يك ماه ديگه صبر كنم ، اين شد كه پوشيدمش مهساسادات : فكر كنم خيلي قشنگ شدم جمعه 22/ 2/ 91 نه ماه و 10 روز مهساسادات : بذار چند تا ژست ديگه بگيرم تا روز عروسي از دختراي ديگه كم نيارم فكر كنم اين از همه بهتر باشه ...