چنگولي - گوجه فرنگي
عزيز دلم با ناخناش گوشه چشمش رو چنگ زد طوري كه منم صداي چنگ كشيدنش رو شنيدم بعدش هم كلي گريه كرد .
بميرم برات ماماني حالا راحت بخواب
لالا لالا .......لا لا لا لا
قربونت برم كه اينقدر قشنگ خوابيدي ني ناز
مهساسادات:
حالا ديگه بزرگ شدم ، مي تونم چيزايي كه مامايم و بابايم مي خورن رو بخورم
ولي نمي دونم چرا تموم نميشه
مامايم و بابايم:
البته مي دونيم كه بچه به اين سن نبايد گوجه فرنگي بخوره
مهساسادات فقط اداي خوردن رو در مياره .
پنج شنبه 90/11/6 پنج ماه و 24 روز
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی